[عمران و معماری] تغییر شکل الاستیک
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[معدن] تغییر شکل بدون چرخش (مکانیک سنگ)
[عمران و معماری] تغییر مکان غیر الاستیک خودمحدود
[عمران و معماری] تغییر شکل برشی
دگرشکلی ضخیمپوسته [زمینشناسی] نوعی گسلش و چینخوردگی که دگرشکلی پی سنگ بلورین را نیز به همراه دارد
واژههای مصوب فرهنگستان
[عمران و معماری] تغییر شکل تابع زمان
پیچیدگی، شکنج سایر معانی: (به ویژه چهره و بدن) کج و کولگی، کولگی، هم چلانش، دژ ریختی، اعوجاج، از شکل افتادگی، ازشکل اندازی، کج کردن
فرمولدار [ریاضی]
آن مقدار از انرژی نوترون که میتواند پس از ورود به هسته آن را تغییر شکل دهد و به شکافت وادار کند [فیزیک]
← نورکشسانی2 [فیزیک]
← واپیچش نقشه [مهندسی نقشهبرداری]
فرورفتگی محیطی در ناحیۀ طوقه [مهندسی بسپار - تایر]