برنده، بیرون برنده، خروجی سایر معانی: رجوع شود به: deferential، برون بر، ناقل
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[حسابداری] روش انتقال به دوره های آتی
[حسابداری] انتقال بخشی از دریافتها یا پرداختهای نقدی گذشته به دوره های آتی
[کامپیوتر] یک آدرس غیر مستقیم
چرای دورهای ـ تأخیری [مهندسی منابع طبیعی - محیط زیست و جنگل] ترکیب چرای تأخیری و چرای دورهای
واژههای مصوب فرهنگستان
[حسابداری] مخارج انتقالی به دوره های آتی
[ریاضیات] اعتبار انتقالی
چرای تأخیری [مهندسی منابع طبیعی - محیط زیست و جنگل] جلوگیری موقت از ورود دام به مرتع با هدف فراهم کردن شرایط رشد گیاهان علوفهای تا مرحلهای مشخص ...
[حسابداری] درآمدانتقالی به دوره های آتی [ریاضیات] پیش دریافت درآمد، درآمد های انتقالی
[حقوق] دیون بلند مدت (مانند دیون رهنی)
[کامپیوتر] پردازش به تعویض افتاده
[حسابداری] ذخیره تعمیرات