پایین، صدای گاو، پایین، پست، فروتن، محقر، اندک، افتاده، کم، اهسته، پست ومبتذل، صدای گاو کردن، پایین سایر معانی: کم ارتفاع، کم بلندی، زیر، زیرین، کوتاه، فرو رفته، گود، سفلی، نشیب، کم ژرفا، کم ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
درازکش، متمایل، دمر سایر معانی: (خوابیده روی شکم و سینه) دمر، دمرو (در برابر: بر پشت یا طاقباز supine)، (با: to) متمایل (به)، مستعد، آماده، مهیا
خوابیده، برزمین گستر سایر معانی: لمیده، تکیه داده