دکلمهای [هنرهای نمایشی] مربوط به دکلمه
واژههای مصوب فرهنگستان
وابسته به دکلمه سایر معانی: وابسته به خوشخوانی (دکلمه)، مربوط به قرائت مطلبی باصدای بلندو غرا
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پرگل سایر معانی: (پوشیده از گل یا تزیین شده با گل) گل دار، گل آذینی، گل و بته دار، دارای طرح گل دار، وابسته به گل، مانند گل، گلین، گلبو، گلسان، گلدیس، (سبک ادبی و هنری و سخنگویی و غیره) پر ا ...
سخن آرا، خوش زبان، وابسته به سخنرانی سایر معانی: وابسته به خطیبان و سخنوری