قلبی شکل، بشکل قلب سایر معانی: به شکل قلب، به شکل 5، دل دیس، به شکل دل، دلی [زمین شناسی] قلبی شکل به ساختمان هایی مانند برگ های ویژه، گویند که دارای شکل قلبی می باشند. مقایسه شود با: (گیاه ش ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تاری افرینش، تاری ایجاد
کلید تاریخ رمز علوم نظامى : تاریخ استفاده از کلید رمز
نوکنیشدار [کشاورزی - علوم باغبانی] ویژگی برگی که در نوک آن زائدۀ کوتاه و ریزی وجود دارد
واژههای مصوب فرهنگستان
نوک دار، شاخدار، منتهی به نوک تیز سایر معانی: (گیاه شناسی) دارای نوک تیز و دندانه مانند (به ویژه در مورد برگ)، نوک منقاری، لته دار، تیزه دار، سرتیز (مانند دندان نیش)، کوهک دار، کوهه دار (مان ...
نوک دار,شاخدار
رجوع شود به: denude، برهنه، لخت
بی اکسیژن کردن، احیاء کردن سایر معانی: بی اکسیژن کردن، احیاء کردن
[صنعت] زودترین موعد تحویل، روشی برای تعیین توالی فعالیت ها
زودترین آغاز [مدیریت - مدیریت پروژه] در روش مسیر بحرانی، زودترین زمان ممکنی که در آن میتوان یک فعالیت را باتوجهبه منابع و قیدها و تاریخ دادهها آغاز کرد ...
بى دم، بى ساقه
تاریخ انقضا [علوم دارویی] تاریخی که پس از آن دارو نباید مصرف شود