تیره [زبانشناسی] خطی کوتاه به شکل « ـ » که از خط پیوند بلندتر است و عموما برای جدا کردن دو واحد از یکدیگر در نوشتار به کار میرود|||متـ . خط فاصله ...
واژههای مصوب فرهنگستان
حرارت، رابطه، این علامت، خط تیره، فاصله میان دو حرف، پراکنده کردن، بسرعت رفتن، بسرعت انجام دادن، بشدت زدن، خود نمایی کردن سایر معانی: (محکم و به منظور شکستن) پرتاب کردن، افکندن، انداختن، کوف ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[عمران و معماری] اندود ماسه و سیمان [زمین شناسی] اندود ماسه و سیمان
دوربین داشبورد [علوم نظامی] دوربین داخل خودرو پلیس که بهطور مستمر و از پشتِ شیشه جلو خودرو از رویدادهای مقابل خودرو عکس و فیلم میگیرد ...
1- (با شتاب) انجام دادن، (باشتاب) نوشتن 2- (باشتاب) رفتن
پیشخوان [مهندسی بسپار] مجموعهای در پایین شیشۀ جلو که ابزارهایی مانند ضبط صوت و صفحۀ نشانگر و کلیدها و فندک و مانند آن بر روی آن نصب میشود |||متـ . داشبورد ...
[ریاضیات] دایره ی خط چین شده
ورزش : دونده سرعت
استوانه متعادل کننده، میرا کننده ضربه علوم مهندسى : ضربه گیر علوم هوایى : خفه کن مکانیکى، ضربت گیر [عمران و معماری] زایل کننده - مستهلک کننده - میراگر [برق و الکترونیک] ضربه گیر وسیله ای که ...
دشت لوت (در جنوب دشت کویر یا در جنوب خاوری ایران)
[زمین شناسی] سازند تبخیری دشتک(تریاس زیرین-میانی) نخستین سازند از گروه کازرون(پهنه رسوبی ساختاری زاگرس) که مرز زیرین و زبرین آن گسله است. به شش عضو تقسیم شده است: 1- عضو شیلی آغار 2- عضو تبخ ...
یاوه، چرند، سخن بی معنی، نوشابه کف الود سایر معانی: (حرف یا نوشته ی) بی معنی، ژاژ