اسب اسکاتلندی، اسب کلایدزدیل (که بسیار تنومند است و در بارکشی به کار می رود)
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گوسفند کوری دایل (در زلاندنو پرورش می یابد)
مایلز کاوردایل (کشیش انگلیسی و مترجم انجیل به انگلیسی)
وابسته به ((ددالوس)) (daedlus)
رود ماگدالنا (در غرب کشور کلمبیا)
شاهسرخسسانان [زیستشناسی - علوم گیاهی] راستهای از شاهسرخسها با تقریبا بیست گونه و پراکندگی وسیع که با گروه سرخسهایی که دارای هاگدان حقیقی هستند قرابت ...
واژههای مصوب فرهنگستان
همه جا، اینجا و آنجا، تا کوه قاف، دردره وماهور، درهمه جا
بغرنج سایر معانی: سر در نیاوردنی، آنچه که فهم یا تنظیم یا حل آن مشکل باشد، هم پیچیده، تودرتو، گره ناک، پیچیده ,بغرنج
گودی، جلگه، شیار، دره، وادی، میانکوه سایر معانی: بازه [عمران و معماری] دره - نقطه مینیمم - آبروی کنار سقف - آبروی لب بام - محل اتصال دو سطح بام - آبروی مشترک بین دو شیب بام [زمین شناسی] دره ...
راستهای کوچک از دولپهایهای درختی و درختچهای با حدود 100 گونه و سه تیره [زیستشناسی - علوم گیاهی]