بلورین [مهندسی بسپار] مربوط یا شبیه به بلور یا مرکب از بلورها
واژههای مصوب فرهنگستان
واضح، شفاف، بلورین، متبلور سایر معانی: بلورسان، بلور مانند، روشن، فرانما، زلال، بلوردار [شیمی] 1- بلورین، بلورسان، بلور مانند 2- روشن، فرانما، شفاف، زلال 3- بلوردار 4-داراى ساختمان بلورى، بل ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[زمین شناسی] کربنات بلورین اصطلاحی که توسط دانهام ( 196) برای یک سنگ رسوبی کربناته ای استفاده شد که در آن بافت رسوبی به خاطر تبلور مجدد و جابجایی قابل تشخیص نیست. مثلاً سنگ دولومیت و سنگ آهک ...
[زمین شناسی] شخانه بلورین یک شخانه/ سنگی محکم بلورین که حاوی کندرول های محکم گرد شعاعی است که با خمیره می شکنند. Axil کناره یا گوشه زاویه دیستال یا انتهایی تشکیل شده مابین دو بخش گیاهی، خصوص ...
[برق و الکترونیک] جهتهای بلوری جهتهایی که وضعیت تقارن بلور را نسبت به سه محور با مبداء مشترک توصیف می کنند.
[زمین شناسی] مغناطیس بازماند شیمیایی (CRM) ،مغناطیس بازمانده متبلور
[عمران و معماری] سنگ بلوری [زمین شناسی] سنگ بلورین سنگ متبلور؛ الف) یک اصطلاح غیر دقیق ولی مناسب که نشانگر یک سنگ آذرین یا دگرگونی و (در تضاد با یک سنگ رسوبی باشد) است. ب) سنگی که تماماً از ...
[عمران و معماری] شیست بلوری
[عمران و معماری] جامد متبلور
(کان شناسی ـ دارای بلورهای بسیار ریز میکروسکوپی) نهان بلور
[زمین شناسی] تمام بلورین نوعی بافت در سنگهای آذرین است. این بافت مربوط به سنگها یا بخشی از سنگهایی است که تماما از بلور تشکیل شده اند.
[زمین شناسی] هم بلورین مترادف با homogranular