crystalline
معنی
سایر معانی: بلورسان، بلور مانند، روشن، فرانما، زلال، بلوردار
[شیمی] 1- بلورین، بلورسان، بلور مانند 2- روشن، فرانما، شفاف، زلال 3- بلوردار 4-داراى ساختمان بلورى، بلورشباکی
[عمران و معماری] بلورین
[برق و الکترونیک] بلورین - بلوری ماده ای تک بلوری است که اتمهای آن در فقط یک آرایه پیوسته مرتب شده باشند ف ماده ای چند بلوری است که دارای چند آرایه ی اتمی باشد . اگر اتمها در آرایه های منظمی قرار نگرفته باشند ماده بی شکل یا آمورخواهد بود . - بلورین
[مهندسی گاز] متبلور
[زمین شناسی] بلورین،ماده ای که به بلور شباهت دارد،جسمی که ویژگی های بلور را دارد
[نساجی] بلورین