قرمز سیر، لاکی، برنگ خون، قرمز کردن سایر معانی: قرمز کردن یا شدن، ارغوانی شدن یا کردن، (از ریشه ی فارسی)، زرشکی، رنگ یا رنگیزه ی قرمز، خونین [نساجی] رنگ قرمز سیر - رنگ لاکی - ارغوانی ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
امیدوار، خونین، خون اشام، قرمز، خونی، دموی سایر معانی: همراه با کشتار و خونریزی، خون گرفته