کوه نورد، کوه پیما، کوهستانی، ساکن کوه، کوه پیمایی کردن، کوه نوردی کردن سایر معانی: کوه نشین، (آدم) کوهستانی، کوهستان زی، کوه زی [کوه نوردی] کوهنورد
دیکشنری انگلیسی به فارسی