[مهندسی گاز] محورواسط
دیکشنری انگلیسی به فارسی
یار، عاشق، معشوقه، رفیقه، فاسق، موله، مول سایر معانی: معشوق یا معشوقه (ی شخص زن دار یا شوهردار)