معنی

یار، عاشق، معشوقه، رفیقه، فاسق، موله، مول
سایر معانی: معشوق یا معشوقه (ی شخص زن دار یا شوهردار)

دیکشنری

پارامور
اسم
mistress, lover, concubine, love, sweetheart, paramourمعشوقه
lover, debauchee, paramour, lecher, libertine, goatفاسق
paramourموله
sweetheart, friend, partner, helper, alter ego, paramourیار
concubine, girlfriend, paramour, womanرفیقه
lover, sparker, amorist, paramour, swainعاشق
paramourمول

ترجمه آنلاین

پرامور

مترادف

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.