[مهندسی گاز] دستگاه برطرف کننده خطا
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لاک غلطگیری (مایع سفیدی که روی غلط های نوشته یا ماشین شده می مالند تا محو شوند)
[عمران و معماری] ماده تنظیم کننده
رمز خطا یاب [کامپیوتر] کد تصحیح خطا، رمز خطاگیری . [برق و الکترونیک] رمز تصحیح خطا رمزی که مطابق آن هر سیگنال داده از قواعد خاصی پیروی می کند به گونه ای که وجود خطا در سیگنال دریافتی به سرعت ...
تطبیق، تنظیم، تعدیل، اصلاح، میزان، تسویه، اسباب تنظیم، الت تعدیل سایر معانی: تطبیق دهی، سازگاری، دکمه یا اسباب تنظیم، رگلاژ، میزان ساز، میزان گر، (بیمه) محاسبه ی (برآورد) میزان خسارت، تنزل ق ...