برگزینی ,انتخاب درونی، option co پذیرفتن بعنوان همکار
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سازنده چلیک برای خشکه بار
مرغدان سایر معانی: مرغدان، مرغدان مرغدان
همکاری بینِکتابخانهای [علوم کتابداری و اطلاعرسانی] فعالیت مشترک دو یا چند کتابخانه بهمنظور تدارک خدمات بهتر برای مراجعان، با استفاده از امکانات و فنّاوریهای متن ...
واژههای مصوب فرهنگستان
ناهمکاری، ناهماهنگی (با دیگران)، تشتت، پریشانی، عدم همکاری
بازی رقابتی [اقتصاد] نوعی بازی که در آن بازیگران مستقل تصمیم میگیرند و برای پیشبرد منافع، بهصورت خودانگیخته اقدام به همکاری میکنند ...
خاک انداز (برای جمع کردن مدفوع سگ و گربه و غیره در خیابان)
دام یا تور دسته دار
پرتاب قاشقی [ورزش] در بسکتبال، پرتابی که با یک دست و از زیر انجام میشود
سازنده چلیک برای مایعات
[حقوق] معاون جرم
مهمان نواز، سازگار، خوش برخورد، مهربان، همراه، مددکار، مشتاق به کمک دادن، انعطاف پذیر، مایل به همکاری، تطبیق، موافقت، منزل، مناسب، خوش محضر