زبانشناسی مقابلهای [زبانشناسی] شاخهای از زبانشناسی که وظیفۀ آن تعیین تفاوتها و شباهتهای زبانی دو زبان در سطوح آوایی و صرفی و نحوی و مانند آنهاست ...
واژههای مصوب فرهنگستان
غیر، مغایر، مختلف، متفاوت، متنوع، متمایز سایر معانی: (با: from و [عامیانه ] than و [انگلیس ] to) متفاوت، ناسان، ناهمسان، وابر، ناساز، نابرابر، دگرسان، جدا، مشخص، گوناگون، چندین، دیگر، دیگری، ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شاخهای از زبانشناسی که وظیفۀ آن تعیین تفاوتها و شباهتهای زبانی دو زبان در سطوح آوایی و صرفی و نحوی و مانند آنهاست [زبانشناسی] ...