قوام [مهندسی بسپار ـ علوم و فنّاورى رنگ] [علوم و فنّاوری غذا] میزان ناروانی و فشردگی بافت فراوردههای غذایی مایع|||[مهندسی بسپار، مهندسی بسپار ـ علوم و فنّاورى رنگ] خاصیتی نشانگر مقاومت ...
واژههای مصوب فرهنگستان
[حسابداری] مفهوم ثبات رویه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[عمران و معماری] شاخص سفتی - شاخص تغییر شکل پذیری [زمین شناسی] شاخص سفتی، شاخص تغییرشکل پذیری، شاخص قوام
[ریاضیات] سازگاری اصول
قوام خاک [حملونقل درونشهری ـ جادهای] میزان مقاومت خاک در برابر جریان آب که به میزان رطوبت خاک بستگی بسیار دارد
[ریاضیات] سازگاری دستگاه معادلات
[ریاضیات] شرایط سازگاری
[عمران و معماری] روانی چرب
قائمیت بالذات [آمار] خودسازگاری
[خاک شناسی] استحکام خاک
توافق، پیمان، سازش، موافقت، قرار، قبول، عهد، قرارداد، معاهده، عقد، مطابقهء نحوی، معاهده و مقاطعهء، شرط، عهد نامه سایر معانی: قبولی، همداستانی، سازگاری، سازواری، همدلی، موافقتنامه، تفاهم نامه ...
خلاف قاعده، سقم سایر معانی: چیز غیرعادی یا خلاف قاعده، چیز ناهنجار، ناهمسانی، نابهنجاری، خلاف قاعده بودن، سامان گریزی، ناهنجاری، انحراف از صفات اصلی (گیاه یا جانور)، غیر متعارف، بی ترتیب [عل ...