وابسته به پشیمانی سایر معانی: نادم
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پشیمان، توبه کار، اندوهناک، تائب، نادم سایر معانی: هود کار، پتت کار، آدم نادم، آدم توبه کار [زمین شناسی] ستون در زمین ریخت شناسی : عنوانی که در مناطق کوهستانی فرانسه برای یک ستون خاکی به کار ...
پشیمان، نادم، متاسف، پر تاسف، متاثر، نامراد سایر معانی: پر تاسف، پشیمان، متاثر
تائب سایر معانی: وابسته به پشیمانی، نادمانه، ندامت آمیز، توبه آمیز، پشیمان، توبه کار