penitent
معنی
پشیمان، توبه کار، اندوهناک، تائب، نادم
سایر معانی: هود کار، پتت کار، آدم نادم، آدم توبه کار
[زمین شناسی] ستون در زمین ریخت شناسی : عنوانی که در مناطق کوهستانی فرانسه برای یک ستون خاکی به کار می رود. در یخچال : اسم: مترادفی برای واژه nieve penitente (یا برآمدگی فرسایشی). صفت: مربوط به برآمدگی فرسایشی برای مثال یک penitent ice به معنای برآمدگی فرسایشی است که بخش اعظم آن از یخ تشکیل شده و penitent snow نمونه ای است که جزء اصلی آن، برف می باشد.
سایر معانی: هود کار، پتت کار، آدم نادم، آدم توبه کار
[زمین شناسی] ستون در زمین ریخت شناسی : عنوانی که در مناطق کوهستانی فرانسه برای یک ستون خاکی به کار می رود. در یخچال : اسم: مترادفی برای واژه nieve penitente (یا برآمدگی فرسایشی). صفت: مربوط به برآمدگی فرسایشی برای مثال یک penitent ice به معنای برآمدگی فرسایشی است که بخش اعظم آن از یخ تشکیل شده و penitent snow نمونه ای است که جزء اصلی آن، برف می باشد.
دیکشنری
مجروح
صفت
penitent, repentantتائب
penitent, contriteتوبه کار
regretful, remorseful, sorry, penitent, contriteپشیمان
remorseful, penitent, regretfulنادم
sad, sorrowful, rueful, remorseful, distressful, penitentاندوهناک
ترجمه آنلاین
توبه کننده
مترادف
abject ، apologetic ، atoning ، attritional ، compunctious ، conscience stricken ، contrite ، penitential ، regretful ، remorseful ، repentant ، rueful ، sorry