بریدهسازی [زبانشناسی] فرایندی در واژهسازی که در آن بخش پایانی یا بخش ابتدایی یک واژه حذف و درنتیجه صورت کوتاهتری ایجاد میشود ...
واژههای مصوب فرهنگستان
[کامپیوتر] مسیر برش .
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[برق و الکترونیک] سرچینی محدود عمل سرچینی که در آن سطح آستانه در عین بزرگ بودن، کمتر از دامنه ی اوج سیگنال ورودی است .
[نساجی] چیدن دستی
[نساجی] چیدن با ماشین
[برق و الکترونیک] اعوعاج برش اوج
مخفف، اختصار، کوته سازی، تلخیص سایر معانی: کوتاه سازی، کوته نوشت، مخفف سازی، خلاصه، متن مختصر شده، ملخص [زمین شناسی] کوتاه شده کمبود مراحل پایانی وابسته به رشد شناسی، در طول مسیر تکامل . [نس ...
بایگانی، ضبط اسناد و اوراق بایگانی سایر معانی: (اوراق و پرونده های) بایگانی شده، بایگانی کردن، (معمولا جمع) بایگانی، اتاق (یا اداره ی) بایگانی، مرکز اسناد و پرونده ها، آرشیو [کامپیوتر] بایگا ...
بریدۀ جراید [روابطعمومی و تبلیغات بازرگانی] مجموعۀ مطالب گردآوریشده از روزنامهها و مجلات در موضوعات مرتبط با کارسپار
خلاصه، زبده، عصاره، شیره، عصارهگرفتن، استخراج کردن، اقتباس کردن، بیرون کشیدن سایر معانی: (با کوشش) بیرون کشیدن، درآوردن، (دندان و غیره) کشیدن، کندن، برکندن، (از خاک معدنی فلز گرفتن) استخراج ...