دیوان سالاری، تاسیسات اداری، حکومت اداری، کاغذ پرانی، مجموع گماشتگان دولتی، مقرراتی واهل کاغذ بازی، رعایت تشریفات اداری بحد افراط سایر معانی: (تداعی منفی) دیوان سالاری، کاغذبازی، مقررات خشک ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سازمان خدمات کشوری [مدیریت] نهادی (institution) واسطهای برای بسیج منابع انسانی در جهت عرضه خدمات دولتی
واژههای مصوب فرهنگستان
نهادی (institution) واسطهای برای بسیج منابع انسانی در جهت عرضه خدمات دولتی [مدیریت]