کلیسای ارتدکس یونان (که بخش خود مختاری از کلیسای ارتدکس شرقی است)، کلیسای خاور، کلیسای شرقی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جناح آزادی گرا و بشارت گرای کلیسای انگلیکان
کلیسای ارتدکس روسیه (شاخه ی مستقلی از کلیسای ارتدکس شرقی)
ناوابسته به کلیسا، کلیسا نرو
کلیسای کوچک، نماز خانه کوچک نزدیک کلیسا سایر معانی: کلیسای کوچک (که تابع کلیسای بزرگتری است)، نمازخانه، (در بیمارستان و سربازخانه و غیره) اتاقی که در آن نیایش می کنند، نیایشگاه، (مراسم تدفین ...
دین یار، روحانی، روحانیون، مردروحانی، کاتوزی سایر معانی: کاتوزیان، کشیشان
(مرد یا زن) روحانی، کاتوزی، کشیش
کشیش سایر معانی: روحانی، کاتوزی
ایین دینی، مکتب تفکر سایر معانی: فرقه (گروه شبه مذهبی که معمولا در یکجا با هم زندگی کرده و تحت نفوذ رهبر پرجذبه ای قرار دارند و از عقاید افراطی یا غیرسنتی پیروی می کنند)، مراسم مذهبی، آیین ن ...
پول، مذهب، نام گذاری، تسمیه، لقب یا عنوان، واحد جنس سایر معانی: (پول و تمبر پست) ارزش، فرقه، گروه مذهبی، اسم گذاری، نام (به ویژه نام رده یا طبقه)، درجه، رده، طبقه بندی
طرد کردن، تکفیر کردن سایر معانی: (از کلیسا اخراج و از مراسم مذهبی مانند ازدواج یا کفن و دفن محروم کردن) تکفیر کردن، بی دین خواندن، تکفیر شده، تکفیری، آدم تکفیر شده
کشیش بخش سایر معانی: (کلیسای انگلیکان) کشیش کلیسای محل (rector هم می گویند)