ترکه، شلاق، گزینه، کلید برق، سویچ قطع برق وغیره، راه گزین، سویچ برق، تعویض، چوب زدن، راه گزیدن، سویچ زدن، جریان را عوض کردن سایر معانی: (به ویژه برای چوب زدن) ترکه، چوب، (برق) کلید، سویچ، دک ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی