زمان گذشته و اسم مفعول فعل: catch، گرفت، بچنگ اورد، گرفتارکرد، گیراورد، دریافت
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بى پناه، بى مدافع
روباز، بی پناه، سرد، اشکار، پدیدار، درمعر نهاده [سینما] نور دیده - نور خورده - حلقه های فیلمبرداری شده - فیلم نگاتیف / نور دیدن فیلم نگاتیف [عمران و معماری] نمایان [کوه نوردی] بی حفاظ. ...
[حسابداری] شناسائی شده
بی خبر، ناگهان، غافل، ناخود اگاه، بی اطلاع سایر معانی: ناآگاه، (نادر) ناهشیار، بی دقت، غفلتا، سراسیمه، ناخود اگاهانه
بی کلاه، سر برهنه، بی پوشش، بی حفاظ، بی سقف