معنی

بی خبر، ناگهان، غافل، ناخود اگاه، بی اطلاع
سایر معانی: ناآگاه، (نادر) ناهشیار، بی دقت، غفلتا، سراسیمه، ناخود اگاهانه

دیکشنری

غافل
صفت
unaware, heedless, negligent, inattentive, neglectful, carelessغافل
unaware, uninformed, unwitting, unknowable, unknowingبی اطلاع
unaware, unwitting, unconscious, abrupt, incognizant, inconscientبی خبر
taken aback, unaware, slapdashناگهان
unconscious, subconscious, inconscient, unawareناخود اگاه

ترجمه آنلاین

بی خبر

مترادف

متضاد

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.