قالیچه، فرش کردن سایر معانی: فرش، قالی، گلیم، گبه، خرسک، زیلو، زیرانداز، (انگلیس) رجوع شود به: lap robe [نساجی] قالیچه - قالی - فرش - فرش کردن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فردی غیربومی که در تقابل با سیاستمداران بومی، برای احراز مقام یا کسب قدرت سیاسی به منطقهای وارد میشود [علوم سیاسی و روابط بینالملل]
واژههای مصوب فرهنگستان