پوسیدگی [پزشکی - دندانپزشکی] ← پوسیدگی دندان
واژههای مصوب فرهنگستان
کرم خوردگی دندان، پوسیدگی استخوان سایر معانی: (پزشکی - دندان سازی) کرم خوردگی دندان، تباهی بافت های استخوان (و دندان)، پوسیدگی، کرمو [بهداشت] پوسیدگی دندان
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پوسیدگی حاد [پزشکی - دندانپزشکی] ← پوسیدگی پیشرونده
پوسیدگی متوقف [پزشکی - دندانپزشکی] نوعی پوسیدگی که پیشروی ندارد و غیرفعال شده است
پوسیدگی اولیه [پزشکی - دندانپزشکی] ضایعۀ اولیهای که مستقیما از سطح خارجی دندان آغاز میشود
پوسیدگی عودکننده [پزشکی - دندانپزشکی] نوعی پوسیدگی که در مجاورت لبههای پرکردگی قبلی ایجاد میشود
فساد، پوسیدگی، گندیدگی سایر معانی: putrescencty گندیدگی
ضایعۀ اولیهای که مستقیما از سطح خارجی دندان آغاز میشود [پزشکی - دندانپزشکی]
تخریب موضعی بافتهای آهکی دندان که با کلسیمزدایی مینا شروع میشود و سپس به تجزیۀ زیمایهای و درنهایت تشکیل حفره ختم میشود|||متـ . پوسیدگی 1 caries [پزشکی - د ...
پوسیدگی هلالیشکل در ناحیۀ طوق دندان که در آغاز سطحی زبر و گچی دارد و معمولا به علت کمتوجهی به بهداشت دهان و دندان به وجود میآید [پزشکی - دندانپزشکی] ...
نوعی پوسیدگی که در مجاورت لبههای پرکردگی قبلی ایجاد میشود [پزشکی - دندانپزشکی]
نوعی پوسیدگی که بهسرعت گسترش مییابد و بهطور همزمان چندین دندان را درگیر میکند|||متـ . پوسیدگی حاد acute caries [پزشکی - دندانپزشکی] ...