(جانورشناسی) مار عینکی (نوعی مار کبرا: naja naja که بومی هند بوده و نقشی شبیه عینک بر سر دارد)
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رهایی، گریز، فرار، فر، رستن، رهایی جستن، خلاصی جستن، جان بدر بردن، فرار کردن، گریختن، در رفتن سایر معانی: خلاصی، نجات، ورمالیدن، گالیدن، جان به در بردن، (از خطر) جستن، (آسیب و غیره) - ندیدن، ...
[عمران و معماری] مجرای تخلیه
دخشه گریز
[کامپیوتر] اسکیپ کد، رمز گریز . - کدی که بیان می کند کاراکتر بعدی باید به طور خاصی به ر رود ( مثالً به عنوان یک کد کنترل چاپگر ) همچنین این کد به معنای کاراکتری است که نمی تواند به شکل دیگر ...
[علوم دامی] فرارگاه ؛ شکاف باریکی در دیوار گردشگاه گاو نر برای فرار از خطر .
کلید گریز [رایانه و فنّاوری اطلاعات] یکی از کلیدهای صفحهکلید رایانه که برای لغو یک عمل یا خارج شدن از برنامه به کار میرود|||متـ . گریز 2 ...
واژههای مصوب فرهنگستان
[کامپیوتر] کلید ESC کلیدی بر روی صفحه کلید کامپیوتر که بر اساس نوع نرم افزار به کار رفته ف معنای ویژه ای دارد . در بسیاری از برنامه نیز میکروسافت و ویندوز، کلید ESC به معنای خلاصی از وضع موج ...
مدار فرار [مهندسی هوافضا] ← مسیر فرار
[کامپیوتر] دنباله های ESC رشتههای خاصی از کدهای کاراکتری که موجب می شوند . یک صفحه نمایش یا چاپگر به جای نمایش کاراکترها . کار خاصی را انجام دهد . برای دیدن نمونه ها . نگه کنید به . E pson , ...
[زمین شناسی] تلفات آب در بهره برداری
گریز و فرار [علوم نظامی] عملیاتی که خروج نیروهای نظامی را از مناطق دشمن یا مناطق تحت نظر او ممکن میسازد