سرریز کردن [شیمی] عمل ریختن مایع بدون ایجاد اختلال در رسوب زیرین
واژههای مصوب فرهنگستان
وابسته به فریسی، ریاکارانه سایر معانی: وابسته به فریسی ها (pharisee)، فریسی، زهد فروش، ریاکار، جانماز آب کش، خشکه مقدس، ریاکارانهpharisaic(al)وابسته به فریسیان، ریاکار، دورو، خشکه مقدس ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فرایند خشک کردن مواد غذایی با انجماد سریع و تصعید یخ آنها در خلأ [علوم و فنّاوری غذا]
عمل ریختن مایع بدون ایجاد اختلال در رسوب زیرین [شیمی]