واسنجیدن [شیمی] تنظیم دقت یک وسیلۀ اندازهگیری ازطریق مقایسه با دستگاههای استاندارد
واژههای مصوب فرهنگستان
واسنجیده [مهندسی بسپار] ابزاردقیقی که مدرج شده و دقت سنجش آن تعیین شده باشد
واسنجیده [مهندسی بسپار - تایر] ابزاردقیقی که مدرج شده و دقت سنجش آن تعیین شده باشد
[زمین شناسی] فاصله کانونی کالیبره شده (cfl)
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اصلاح کردن، تغییر دادن، عوض کردن، دگرگون شدن، تغییر یافتن، دگرگون کردن، جرح و تعدیل کردن سایر معانی: (جزئیات ولی نه کلیات را) عوض کردن، دگراندن، دستکاری کردن، دگروار کردن، (خیاطی) بازدوزی کر ...
اصلاح کردن، برطرف کردن، جبران کردن، تصحیح کردن، یکسو کردن سایر معانی: درست کردن، راست داشت کردن، سهی کردن، ویراستن، سامان دادن، (شیمی) دو تقطیری کردن، دوباره تقطیر کردن، (برق) یکسو کردن، (بر ...
تنظیم دقت یک وسیلۀ اندازهگیری ازطریق مقایسه با دستگاههای استاندارد [شیمی]
ابزاردقیقی که مدرج شده و دقت سنجش آن تعیین شده باشد [قطعات و اجزای خودرو]