محاسب، حسابگر، حساب کننده سایر معانی: ماشین حساب، شمارگر، آدم حسابگر، کسی که محاسبه می کند، محاسبه گر، (کتاب حاوی جدول هایی که محاسبات را تسهیل می کند) جدول محاسباتی [کامپیوتر] محاسب، حسابگر ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[کامپیوتر] وجه حسابگر، مد ماشین حساب .
محاسب دقیق
حسابگر رومیزی [ریاضیات] ماشین حساب رومیزی
[کامپیوتر] ماشین حساب دستی
ماشین حساب، ماشین افزایشگر [ریاضیات] ماشین، جمع زنی، ماشین حساب