زمزمه کننده، فرفر کننده، وزوزو، وزوزکننده، سخت، جدی، کاری، سنگین، تند
دیکشنری انگلیسی به فارسی
هیجان انگیز، شور انگیز، انگیزگر، (کاسبی و غیره) پر رونق، گرفته، گرم، چشمگیر، فوق العاده، ناروال، شهوت انگیز
صدای زمزمه یا آه، زمزمه یا خش خش کردن سایر معانی: صدای نرم و زمزمه مانند، زمزمه، صدای آه مانند، صدای زمزمه یا اه
صدای نجوا، پچ پچ، susurrous نجوایی، شبیه نجوا
عمل نجوا کردن، پچ پچ، زمزمه، نجوا کننده، زمزمه کننده (whispery هم می گویند)، زمزمه نجوا کننده [ریاضیات] نجوا