sough
معنی
صدای زمزمه یا آه، زمزمه یا خش خش کردن
سایر معانی: صدای نرم و زمزمه مانند، زمزمه، صدای آه مانند، صدای زمزمه یا اه
سایر معانی: صدای نرم و زمزمه مانند، زمزمه، صدای آه مانند، صدای زمزمه یا اه
دیکشنری
خرد کن
اسم
soughصدای زمزمه یا آه
فعل
soughزمزمه یا خش خش کردن
ترجمه آنلاین
به دنبال