اِشکال [رایانه و فنّاوری اطلاعات] خطا یا نقصی در نرمافزار یا سختافزار که باعث اختلال در برنامه شود
واژههای مصوب فرهنگستان
سحابی حشره [نجوم] سحابی دوقطبی سیارهنمایی در صورت فلکی عقرب
[زمین شناسی] اشکال، سن(نوعی حشره) - نیم سخت بالان
دیکشنری انگلیسی به فارسی
(خودمانی) فرار کردن، قال گذاشتن، زدن به چاک
ریسمان مناسب براى استفاده از طعمه زیر اب( ماهیگیرى) ورزش : ریسمان مناسب براى استفاده از طعمه زیر اب
کثیف و فاسد، ادم پست سایر معانی: بچه باز، کونی، آدم پست فطرت، رذل، (از روی شوخی یا محبت) مردکه، بابا، یارو
آدم پست، کثیف وفاسد
تیمارستان سایر معانی: (امریکا - خودمانی) دیوانه خانه، بیمارستان روانی، دیوانه، احمق
شیپور، بوق سایر معانی: سرنا، شیپور زدن، (با زدن شیپور) آگهی دادن، منجوق شیپور مانند (شیشه ای یا پلاستیکی) که برای تزیین به لباس می دوزند، منجوق دار (bugled هم می گویند)، (گیاه شناسی) آپیکه، ...
کوکمور [اعتیاد] ← مورمور کوکائینی
حشره زدایی کردن، (برنامه ی کامپیوتر و غیره ـ یافتن و از بین بردن عیوب و خطاها و اجزای خراب) عیب زدایی کردن، اشکال زدایی کردن [کامپیوتر] اشکال زدایی ؛ اشکال زدائی کردن - اشکال زدایی، رفع اشکا ...
[کامپیوتر] ابزار اشکال زدایی ادوات اشکال زدایی