کانسنگ پُرمایه [زمینشناسی] توده کانسنگی غنی از ماده معدنی یا بخشی غنی از کانسار
واژههای مصوب فرهنگستان
ثروت باد اورده، منبع عایدی مهم، رگه بزرگ طلا یا نقره سایر معانی: رونق، بهروزی، دستیابی ناگهانی به ثروت و موفقیت، (کان شناسی) رگه یا انباشته ای غنی از سنگ معدنی، رگه ی پربار [نفت] رگه ی سرشار ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
یابنده، چیز یافته، جستن، پیدا کردن، تشخیص دادن، کشف کردن، یافتن سایر معانی: گیرآوردن، (دراثر جستجو) دست یافتن به، رسیدن به، - شدن، به دست آوردن، دریافتن، فهمیدن، درک کردن، پی بردن، پرس و جو ...
ثروت باد اورده، میوه باد انداخته سایر معانی: (به ویژه میوه ی افتاده ازدرخت) باد افکنده، پا درختی