پانسیون، تخته کوبی سایر معانی: ساختمان چوبی، پوشش تخته ای، (جمع) تخته ها، تخته بندی، الوار سبک، سوار شدن، سواری (در کشتی و هواپیما و ترن و اتوبوس و غیره)، مهمانخانه شبانه روزی [عمران و معمار ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ساعت مسافرگیری [حملونقل هوایی] ساعتی که از مسافران درخواست میشود سوار هواگَرد شوند
واژههای مصوب فرهنگستان
مدتزمان سوار شدن [حملونقل درونشهری - جادهای] مدتزمان سوار شدن مسافر بهوسیلۀ نقلیۀ عمومی که برحسب مدتزمان لازم برای سوار شدن هر مسافر یا کل زمان لازم ...
(جانورشناسی) گراز ماهی (تیره ی caproidae و راسته ی zeiformes)، گرازماهی
روی یا داخل، روی، از روی، توی سایر معانی: (کشتی، هواپیما، قطار و غیره) در عرشه، سوار، در، داخل، در کنار (کشتی)، در روی، سوار بر، روی یا داخل کشتی یا هواپیما
[حسابداری] هیئت اصول حسابداری
[حسابداری] هیات استانداردهای حسابداری
صفحه کلید الفماری
در سمت راست کشتی وقتی از عقب بجلو نگریسته شود
تخته ای که دور دیوار درست بالای کف اتاق می کوبند، لبه ی تحتانی دیوار، نواره ی چوبی دور کف اتاق، گرم کردن منزل از طریق لوله کشی آب یا بخار گرم به طوری که لوله ها در امتداد محل تلاقی کف اتاق و ...
تخته ی نازکی که برای سفت کردن تشک زیر آن قرار می دهند
تخته اى بطول 91/5 سانتیمتر( موج سوارى) ورزش : تخته اى بطول 91/5 سانتیمتر