[نساجی] تیرگی - ماتی - نامشخص به نظر رسیدن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[کامپیوتر] لکه زدایی - به کار گیری پردازش تصویر دیجیتالی به منظور تصحیح لکه ها و تیرگی تصویر . برای انجام چنین کاری باید ماهیت لکه مشخص باشد، گاهی این لکه را می توان از ظهور یک شیء کوچک و رو ...
ژولیدگی، سرافکندگی، پریشانی، گیجی، اغتشاش، دست پاچگی، درهم و برهمی، اغفال، اشتباهی گرفتن، اسیمگی سایر معانی: سر در گمی، بهت، حیرت، آشفتگی، اختلال (حواس یا اوضاع)، سرگشتگی، بی ترتیبی، به هم ر ...