1- فیوز پراندن، فیوز سوزاندن 2- (عامیانه) از کوره در رفتن، از جا در رفتن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
داغان کردن، پراندن، بافوت درست کردن، علوم هوایى : خروج باقیمانده سوخت توسط فشار گاز [مهندسی گاز] تخلیه، تخلیه تحت فشار، زیراب
[مهندسی گاز] لوله تخلیه
[مهندسی گاز] مخزن تخلیه
مرتبا تغییر کردن، سرد و گرم شدن، علاقمند و بی علاقه شدن، (امریکا ـ خودمانی) وارد شدن، سر رسیدن
[عمران و معماری] چراغ کوره ای
(خودمانی - بسیار ناپسند) رجوع شود به: fellatio، 1- (از دیگ بخار و غیره) بخار یا آب گرم بیرون دادن 2- با صدای بلند درد دل کردن، دل خود را خالی کردن، اسم مفعول فعل blow3، شکوفا، پرغنچه، پرگل، ...
دماغ خود را گرفتن (با دستمال و غیره)، بینی خود را پاک کردن، (عامیانه) خودستایی کردن
[نفت] نفت دمیده [نفت] فوران
گذشتن، رد شدن سایر معانی: 1- (شمع و غیره را) با فوت خاموش کردن، پف کردن 2- فروکش (توفان و غیره)، 1- (در مورد ابر و باران و غیره) برطرف شدن 2- فراموش کردن نوبت کسی، (بدون توجه) رد شدن، طی شدن ...
[پلیمر] نسبت دمش
[نساجی] خط حلاجی