(فرانسه) نامه ی عاشقانه، کیف پول، کیف بغلی (از چرم یا پلاستیک که در جیب شلوار یا کت مردان قرار می گیرد)، دفترچه جیبی برای گذاشتن اسکناس، کیف جیبی اسکناس
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دستغاله، داس لبه کوتاه برای زدن شاخ و برگ، (بازی) بیلیارد، بیلیارد، گوی بازی میزی
گویمیز [ورزش] نام عمومی هرنوع بازی که با گوی و چوب روی میز ماهوتپوش انجام میشود |||متـ . بیلیارد
واژههای مصوب فرهنگستان
kilomega cycle کامپیوتر : کیلومگا سیکل [کامپیوتر] کیلومگا سیکل kilomega cycle
نام هنرپیشگان بر دیوار آویزها (پوسترها) و تابلوی جلو سینما و تئاتر و غیره، (نام بازار ماهی فروشان در لندن سابق) حرف هرزه، دشنام، سخن زشت، حرف بد، سخن بازاری
بیلیون سایر معانی: جاش بیلینگز (کمدین امریکایی 1818-85)، میلیارد، هزار میلیون، بیلیون در انگلیس معادل یک ملیون میلیون ودرامریکا هزار میلیون است [کامپیوتر] میلیارد [نساجی] بیلیون - هزار میلیو ...
[برق و الکترونیک] بیلیون الکترون ولت نام پیشین گیگا الکترون است .
میلیاردر، بیلیونر، کسی که ثروتش به یک هزار میلیون می رسد، بیلون (آمیزه ای که در ساختن برخی سکه ها به کار می رود: نقره یا طلا با درصد زیادی از مس یا فلز دیگر)، الیاژی از طلا ونقره یامس یا قلع ...
باد کرده، موج مانند سایر معانی: بیلون (آمیزه ای که در ساختن برخی سکه ها به کار می رود: نقره یا طلا با درصد زیادی از مس یا فلز دیگر)، پرموج، پرخیزاب، پرآبکوهه، پرتلاطم، مواج
موج زدن، آبخیز بزرگ داشتن، موج وار حرکت کردن، تنوره کشیدن، موج بزرگ، بزرگ خیزاب، آبکوه، آبکوهه، هر توده ی موج مانند (مانند دود و غیره)، کسی که کارش چسباندن پوستر (بر آویز) و آگهی بر دیوار و ...
ریش بزی
بز نر سایر معانی: باتون پاسبان ها، چوبدستی، چماق، کدینه، نره بز، بز نر بزنر