معنی

باد کرده، موج مانند
سایر معانی: بیلون (آمیزه ای که در ساختن برخی سکه ها به کار می رود: نقره یا طلا با درصد زیادی از مس یا فلز دیگر)، پرموج، پرخیزاب، پرآبکوهه، پرتلاطم، مواج

دیکشنری

چنگال
صفت
billowyموج مانند
puffy, baggy, billowy, bouffant, protuberant, tumescentباد کرده

ترجمه آنلاین

بادگیر

مترادف

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.