انزجار، تهوع، حالت تهوع، دل اشوب، حالت استفراغ سایر معانی: وامیدگی، وامش، حالت تهوع و استفراغ، دل آشوبه، دل به هم خوردگی، تنفر، چندش، بیزاری، حالت استفراه
دیکشنری انگلیسی به فارسی