[آمار] بخت شرط بندی نسبی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نوعی بازی قدیمی، لاتار، بخت ازمایی کردن سایر معانی: (معمولا با: off) به قرعه کشی گذاشتن، لاتاری کردن، (نادر- با: for) در قرعه کشی شرکت کردن، (در عرشه ی کشتی) توده ی طناب و پارچه ی بادبانی وغ ...
امکان برد یا موفقیت 50 درصد، امکان معقول