رجوع شود به: boeuf bourguignon
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[زمین شناسی] رگه های تخت یک اصطلاح معدنکاری که اولین بار در purbeck جنوب انگلستان برای رگه های نازک مسطح کلسیت فیبری، انیدریت، ژیپس، هالیت و سیلیس استفاده شده است و در امتداد سطوح لایه بندی ...
تقویت کردن، افزودن بر
بیفالو (حیوانی که در امریکا از پیوند گاو و بوفالو buffalo به وجود آمده) [علوم دامی] بیفالو ؛ نژاد گاو گوشتی آمریکایی ناشی از نژاد آمیزی بایسون، هرفورد و شاروله
(عامیانه) عکس مرد خوش هیکل و لخت یا نیمه لخت (مثلا در برخی مجلات مبتذل)
رجوع شود به: casuarina
سفت، فربه، چاق سایر معانی: گوشتالو، بزرگ، سنگین و عضلانی، ستبر
گوشت گاویکه درحلبی ریخته نگهدارند
گوشت گاوکباب شده
(انگلیس) رجوع شود به: corned beef
تهمت، اتهام سایر معانی: کیفرخواست، شکایت، ادعانامه، سرزنش، ملامت، حق تهمت
افزودن، بزرگ کردن، تقویت کردن، وسعت دادن، مفصل کردن، مفصل گفتن، بالا بردن، بزرگ شدن، منبسط کردن، تشدید کردن سایر معانی: بزرگتر کردن، برافزودن، نیرو دادن، توسعه یافتن، به تفصیل شرح دادن، بسط ...