درست کردن، ساختن، سرودن، تصنیف کردن سایر معانی: ترکیب کردن، همنهشتن، همنهش کردن، هم نهشته کردن یا شدن، تشکیل دادن، تنظیم کردن، انشا کردن، گفتن، نگاشتن، (موسیقی) ساختن، سراییدن، تلفیق کردن، ا ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی