نام سایر معانی: اسم کوچک، نام your first name and your family name نام و نام خانوادگی شما
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سخنرانی افتتاحی، افتتاحی، گشایشی سایر معانی: وابسته به گشایش، افتتاحیه، آغازین، ابتدایی
ابداع، احدای، فاتحه، دیباچه، مقدمه، معرفی، معارفه، معرفی رسمی، اشناسازی، معمول سازی سایر معانی: دیبا، شناسانگری، شناسانی، (کتاب و غیره) دیباچه، پیشگفتار، پیش درامد، درامد، سرآغاز، آغاز، (مقد ...
تفویض، سرمایه گذاری، اعطای نشان سایر معانی: اعطای مقام (معمولا طی مراسم و با لباس رسمی)، پوشاک، جامه، دادن امتیاز، تفوی
پاک سازی، تطهیر
پیش گفتار، کلمات مقدماتی سایر معانی: اظهار(ات) مقدماتی، سخن آغازین، مقدمه، مقدماتی
هر یک از این مراسم نیمه مذهبی: تولد، بلوغ، ازدواج، فوت، موفقیت بزرگ
نشانه، ایین دینی، سوگند ملایم، رسم دینی سایر معانی: (هر یک از مراسمی که حضرت عیسی مقرر کرده است مانند مراسم غسل تعمید یا ازدواج یا فوت و غیره - کاتولیک ها و ارتدکس ها هفت رسم و پروتستان ها د ...