گهواره، مهد، در گهواره قرار دادن، در چهارچوب یاکلاف قرار دادن سایر معانی: خاستگاه، گاهواره، (شعر قدیم) استراحتگاه، آسودگاه، آغوش، (در گهواره) تکان دادن، (گهواره وار) در آغوش گرفتن، بغل کردن، ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تختخواب نوزاد یا کودک با حفاظ بلند [گردشگری و جهانگردی]
واژههای مصوب فرهنگستان