تحسینی، تحسین امیز
دیکشنری انگلیسی به فارسی
حساس، حسی، وابسته به مرکز احساس سایر معانی: (وابسته به اعصاب و احساس) سوهشی
فرایندی درکی که در آن واجهای یک واژه در ترکیب با یکدیگر بهصورت یک کلمه درک میشود [شنواییشناسی]
واژههای مصوب فرهنگستان
نوعی کمکافزار شنوایی فردی یا گروهی که شامل تقویتکنندهای الکترونیکی است و در کلاس درس بهعنوان مکمل سمعک برای افراد کمشنوا به کار میرود [شنواییش ...
محرکهای صوتی مرتبط با هم که همراه با محرکهای پیچیده در زمینه شنوایی قرار دارد [شنواییشناسی]
فرایندهای خاص دستگاه شنوایی مرکزی مانند مکانیابی و تمیز شنیداری که دستگاه شنوایی قادر به اجرای آنهاست [شنواییشناسی]
← محرومیت شنیداری بزرگسالی [شنواییشناسی]
افزایش توان ارتباطی شنیداری ـ گفتاری افراد دارای آسیب شنوایی مادرزاد با استفاده از سمعک و تربیت شنوایی و گفتاردرمانی و لبخوانی و ارتباط دستی (manual communication)|||متـ . توانبخ ...
پاسخ دستگاه شنوایی به محرکهای سینوسیای که براساس دامنه یا بسامد مدولهسازی شدهاند|||اختـ . پایاش ASSR [شنواییشناسی]
← پردازش شنیداری مرکزی [شنواییشناسی]