ربایش [فیزیک] نیرویی که در جهت کاهش فاصلۀ بین دو ذره یا دو سامانۀ ذرات عمل میکند|||متـ . جاذبه||| نیرویربایشی، نیرویجاذبه attractive force ...
واژههای مصوب فرهنگستان
جذب، جاذبه، جلب، کشش، کشندگی سایر معانی: دلبری، دلربایی، دلکشی، گرایش، مجذوب سازی، جذابیت، گیرایی، چیز جالب، چیز دلربا یا گیرا، به خودکشی، ربایش، (فیزیک) جاذبه، همگرایش (در مقابل: دفع، وازنش ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[پلیمر] ربایش جذبی
[سینما] مونتاژ جاذبه
[زمین شناسی] شهر یا بخشی از آن و یا مجموعه ای که به دلیل داشتن منابع، تجهیزات یا ابزار مبادله اقتصادی از توان جاذبه برخوردار است.
[سینما] جاذبه
[نفت] جذب مویینه یی
(امریکا - در سینماها) برنامه های آینده
[نساجی] جاذبه کولمبیک
دامنۀ ربایش [ریاضی] فرمولدار
[آمار] حوزه ربایش
[سینما] تدوین نماهایی با کشش و جاذبه متقابل