تعیین کردن، تقویم کردن، تشخیص دادن، بستن، مالیات بستن بر، جریمه کردن، بر اورد کردن سایر معانی: برآورد کردن، ارزیابی کردن، مالیات بستن، بررسی کردن، سنجیدن، بر انداز کردن، خراج گذاردن بر [صنعت ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
(verb transitive) (مزد، قیمت) تعیین کردن، (ملک) ارزیابی کردن، تقویم کردن، تعیین قیمت کردن، (مالیات، جریمه) بریدن، بستن، (خسارت) برآوردن کردن، تخمین زدن they assessed the amount of taxes due ...
ارزیابی شبکۀ ترکیبی [حملونقل درونشهری - جادهای] ارزیابی گروهی از خطوط بههمپیوستۀ مجموعهای از امکانات و مسیرهای موجود یا پیشنهادی برای استفاده از شکل ...
واژههای مصوب فرهنگستان
تحلیل قطعیتی خطر زمینلرزه [ژئوفیزیک] ارزیابی مقادیر یکتای بیشینهپارامتر جنبش زمین بر پایه مدلهای چشمه یا رویدادهای منفرد، بدون در نظر گرفتن احتمال وقوع ...
پیامدسنجی زیستمحیطی [مهندسی محیط زیست و انرژی] روشی تحلیلی در پیشبینی اثرات احتمالی زیستمحیطی هنگامی که بخواهند طرح توسعهای را در محیط فیزیکی و اجتماعی پیرامون آن اجر ...
[آب و خاک] ارزیابی اثرات زیست محیطی
ارزیابی اثر نهایی بر سلامت [علوم سلامت] ارزیابی تأثیر اقدامات یا فرایندهای اجتماعی یا محیطی بر سلامت مردم
ارزیابی فنّاوری سلامت [مدیریت سلامت] بررسی نظاممند بلندمدت یا کوتاهمدت پیامدهای به کارگیری فنّاوریهای مرتبط با سلامت
نیازسنجی [علوم سلامت] فرایندی سازمانیافته برای تعیین ماهیت و دامنۀ مشکلات یک جمعیت مشخص که ممکن است مستقیم یا غیرمستقیم بر سلامت آنان اثر بگذارد ...
ارزیابی احتمالاتی خطر زمینلرزه [ژئوفیزیک] ← تحلیل احتمالاتی خطر زمینلرزه
ارزیابی اثر نهایی بر سلامت همگانی [علوم سلامت] تحلیل و ارزیابی و ارزشیابی تأثیرات و پیامدهای اقدامات و نوآوریهای مشخص اجتماعی یا محیطی بر سلامت همگانی ...
[زمین شناسی] ارزیابی پایایی