ظاهرا، در ظاهر، به طور سطحی، وانمودی، نموداری، برون سوی، به طرف خارج، در خارج، (در) بیرون، برحسب ظاهر
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تا، تا وقتی که، وقتی که، تا اینکه سایر معانی: (اسکاتلند) به سوی [ریاضیات] تا آنجا، تا این که